عليرغم داغ بودن تب ERP، برگزاري سمينارهاي متعدد و چاپ مقالههاي متنوع در اين زمينه و برشمردن محاسن بسيار زياد ERP Solution ها، همچنان مديران بسياري از شركتها در خصوص استفاده از ERP قانع نشدهاند و يا ERP مناسب و قابل قبول براي سازمان خود را پيدا نكردهاند.
ميتوانيم نگرش اين مديران را در سه گروه زير بررسي كنيم:
1-گروه مديراني كه هنوز در خصوص استفاده از ERP قانع نشدهاند:
در اين گروه مديراني قرار دارند كه عليرغم استفاده از سيستمهاي مكانيزه كامپيوتري، كه آن هم به اجبار تابعيت از مد به وقوع پيوسته است، به عمليات سيستمها اعتماد ندارند چه برسد به آنكه بخواهند پيشنهادات و برنامهريزيهاي منابع را كه سيستم انجام ميدهد به عنوان راهحل بپذيرند و طبق آن عمل كنند! عملياتي مثل صدور درخواست خريد، ثبت اسناد، برنامهريزي توليد و خريد، برنامهريزي حمل و نقل و ... كه در سيستمهاي ERP به طور نيمهتمام و نيمهتمام اتوماتيك انجام ميشوند براي اين مديران قابل پذيرش نيستند.
آنهايي كه ERP Solution ها را به خوبي نشناختهاند و به توانمنديهاي اين گونه سيستمها واقف نيستند. اين افراد توسط مدعياني آموزش ديدهاند كه خود، به خوبي مفاهيم ERP را ندانسته و يا براي فروش سيستمهاي خود به غلط برنامههايي را نمايش ميدهند كه اصولا ERPنيست!
مديراني كه در برابر تغييرات مقاوم هستند. همانطور كه ميدانيد مهندسي مجدد فرآيندها، از مفاهيمي است كه همواره در راستاي پيادهسازي ERP مطرح ميشود. چرا كه اگر شركتي نياز به تغيير فرآيند نداشته باشد يعني بسيار عالي عمل ميكند و اين شركت اصولا نيازي به ERP نخواهد داشت! و اما مديران اين گروه معتقدند: حالا كه تمام واحدها مشغول به انجام كارهايشان هستند چه نيازي به ايجاد تغيير است؟ و به راستي اين شركتها تا چه زماني قادر خواهند بود به حيات خود ادامه دهند و رقبا آنها را از ميدان به درنخواهند برد؟
آنهايي كه حاضر به پرداخت هزينههاي پيادهسازي ERP نيستند و در خصوص هزينهها قانع نشدهاند. اين مديران همواره در ليست كارهاي در دست اقدام خود كارهايي مهمتر از پيادهسازي ERP دارند! طراحي و توليد يك محصول جديد؟! خريد ماشين آلات صنعتي؟! برنامهريزي جهت وارد كردن محصولات با تنوع بيشتر؟! استخدام پرسنل مجرب و با سابقه مالي و يا بازارياب و ...؟!
آيا به راستي شركت آنها در موقعيتي قرار دارد كه بايد به امور فوق بپردازد؟ نمودار فروش شركت، تصميمگيري فوق را تاييد ميكند؟ آيا در اين شركت اتلاف هفتگانه (پردازش غيرلازم، حمل و نقل، موجودي، توليد مازاد، زمان انتظار، ضايعات ويا حركات اضافي)وجود دارد؟
اگر پاسخ مديريت به يكي از موارد اتلاف بالا مثبت باشد، بهتر است قبل از تصميم به انجام هرگونه تغيير به فكر حذف اتلاف بود، چرا كه در اين وضعيت توليد يك محصول جديد و يا تغيير يا گسترش بازار هدف، شايد شركت را در وضعيتي قرار دهد كه جبرانش غيرممكن شود!
مديراني كه از عواقب رفتن به سمت پيادهسازي ERP ميترسند. ترس و نگراني اين مديران اغلب به خاطر شنيدن و ديدن تجربيات ناموفق شركتها و سازمانهايي است كه پس از گذشت چند سال و صرف هزينههاي كلان، موفق به پيادهسازي نشدهاند.
طبيعي خواهد بود اگر مديران محترمي كه در سازمان آنها ERP با موفقيت پيادهسازي شده است خيلي مايل نباشند تجربيات خود را به سرعت و سهولت در اختيار رقباي تجاري خود قرار دهند، حال آنكه سازمانهايي كه پروژه آنها با شكست مواجه شده است به راحتي مشكلات خود را فرياد ميزنند!
مطالعه دلايل شكست پروژههاي پيادهسازي ERP و فراهم آوردن مقدمات پيادهسازي اين سيستمها در سازمان، از نظر شناخت فرآيندهاي كسب و كار، فرهنگسازي در سازمان، انتخاب تيمي قوي و مناسب كه دانشهاي لازم جهت پيادهسازي را داشته باشد، همه و همه كمك خواهند كرد تا ريسك اجرا پايين آمده و نگرانيها را كاهش ميدهد.
دسته ديگري از مديران هم هستند كه تحت تاثير مديران مياني و يا كارشناسان خود- كه گاه از گروه كارشناسان ITنيز هستند- از رفتن به سمت ERP بازداشته ميشوند. كارشناساني كه سيستمهاي ERP را ميشناسند و ميدانند حجم كارهاي تكراري و عمليات وقتگير اجرايي آنها كاهش يافته، آنها نگران بيكار شدن خود هستند!
حال آن كه با پيادهسازي سيستم ERP آنها خواهند توانست زمان بيشتري را صرف تجزيه و تحليل اطلاعاتي كنند كه از اين سيستم به دست ميآيد و با آسودگي به توليد محصولات جديد، پيدا كردن بازار جديد، براي محصولات شركت خود و دادن مشاوره به ساير شركتهايي كه هنوز مزاياي استفاده از اين سيستمها را نميدانند بپردازند.
بهتر آن است كه مديران اين شركتها، پرسنل خود را در خصوص امنيت شغلي و جايگاه ايشان پس از پيادهسازي ERPتوجيه كنند.
2- مديراني كه از بين مدعيان پيادهسازي ERP نتوانستهاند ERP مناسب خود را پيدا كنند.
شركتهايي هستند كه براي فروش سيستمهاي جامع خود كه در شركتهاي مختلف به فروش رساندهاند و اتفاقا بسيار موفق هم بودهاند، با اعمال تغييراتي در آنها، خواهان فروش همان سيستمها به نام ERP هستند.
متاسفانه اين سيستمها هيچ ارزش افزودهاي براي شركت خريدار نخواهند داشت بلكه آنها را وادار ميكند كه مبلغي گزاف را براي يك سيستم معمولي بپردازند. لازم به ذكر است كه اين سيستمها ميتوانند روي يك كسب و كار غلط نيز به راحتي پيادهسازي شوند. اين نمونهها و نمونههاي ديگر از شركتهايي كه محصولات ERP شركت Vendor خود را به شركتهايي كه Best Practice آن را ندارند معرفي ميكنند، باعث ميشوند كار اين مديران در انتخاب ERP هرچه سختتر شود.
3- مديراني كه فكر ميكنند ERP هاي موجود براي شركت آنها نوشته نشده است و آنها خود بايد به نوشتن يك ERP جامع و كامل بپردازند!!!
با يك مرور سريع و كلي به تعريف ERP درمييابيم كه:
ERP براساس استانداردهاي جهاني است. گروهي كه بخواهند ERP بنويسند، بايد استانداردهاي جهاني كسب و كار را بشناسند و به بياني ديگر؛ چرخ را دوباره اختراع كنند!
ERP فرآيندهاي كسب و كار شما را بهبود ميبخشد. قدم اول شناخت دقيق فرآيندها در واحدهاي مختلف سازمان است. حال در صورتيكه بخواهيد براساس فرآيندهاي موجود در سازمان، خود سيستم بنويسيد، به اين معني است كه فرآيندهاي شما مطابق با استانداردهاي جهاني است. خب شروع كنيد و آنها را براساس فرآيندهاي امتخان شده و استاندارد جهاني تدوين و پيادهسازي كنيد! فقط بدانيد طبق تجربههاي به دست آمده در ساير كشورها و مدعياني كه سعي در نوشتن ERP داشتهاند، اين كار به طور ميانگين 7 سال به طول ميانجامد!
ERP براي پيادهسازي نياز به گروهي دارد كه دانش و تجربه لازم را داشته باشد. صرف هزينه براي آموزش و تربيت نيروهاي كارآمد براي اين كار، به مراتب پرهزينهتر از استفاده از كارشناسان و متخصصاني است كه تجربه اين كار را دارند. در حالي كه كساني قبل از اين، هزينه آموزش اين افراد را پرداختهاند و كافي است بهترينها را از ميان اين گروهها انتخاب كرد!
شركت شما جزو كدام يك از گروه شركتهاي بالاست؟ بهترين راه حل براي شركت شما چيست؟ چقدر فرآيندهاي واحدهاي مختلف شركت خود را ميشناسيد؟ آيا شركت شما جزو شركتهايي است كه نيازي به پيادهسازي ERP ندارد؟ شركت شما از نظر بزرگي، جزو كدام گروه شركتها است؟ آيا در ايران از گروه مدعيان پيادهسازي ERP، شركتي در گروه كاري شما و با وسعت كار شما تجربه پياده سازي ERP را داشته است؟ شركتهاي پيشرو در پيادهسازي ERP هاي موفق را چقدر ميشناسيد؟
كمي صبر كنيد و دست از اره كردن برداريد؟ ERP در بسياري از شركتها و سازمانهاي بزرگ و كوچك داخلي و خارجي با موفقيت پيادهسازي شده و توانسته است سودآوري برخي از آنها را به چند برابر قبل از پياده سازي افزايش دهد. قبل از آنكه تصميم جديدي براي توليد يك محصول جديد، افزايش نمايندگيها، طراحي يك كالا جديد، استخدام نيروي جديد و ... بگيريد، از يك مشاوره با تجربه كمك بگيريد. شايد لازم باشد اره خود را هرچه زودتر تيز كنيد؟! |